رد شدن به محتوای اصلی

پست‌ها

نمایش پست‌ها از نوامبر, ۲۰۰۹

جملات زیبای بزرگان به زبانهای فارسی و فرانسه

La vie est un scénario dont le comédien tente en vain d'être l'auteur . Robert SABATIER زندگی یک سناریو است که دران کمدین بیهوده سعی می کند مولف باشد . ربرت ساباتر Se mettre en accord avec l'univers, nous protégera de toutes sortes d'angoisses. Orod le grand نرمش و سازگاری با گیتی از هر کمین دلهره آوری ، رهایی مان خواهد بخشید . ارد بزرگ Voilà, pour moi, ce qu'est la mort. Mon envie de mourir n'est pas du tout morbide ; c'est une soif de soleil et d'eau claire ; c'est la rencontre ; les grandes vacances . Abbé PIERRE اینست تفسیر من از مرگ، تمایل من به مرگ ناخوشی نیست، تشنگی برای خورشید و آب زلال است ، ملاقات است ، تعطیلات طولانی. پیرآبه Jamais le soleil ne voit l'ombre . Léonard De Vinci خورشید هرگز سایه را نمی بیند . لئونارد داوینچی Qui blâme la peinture blâme la nature . Léonard De Vinci کسی که نقاشی را سرزنش می کند در واقع طبیعت را سرزنش کرده است . لئونارد داوینچی Le ciel n'est bleu que par convention, ma

وبلاگ نویسان روزنامه ها را تسخیر می کنند !

وبلاگ نویسان در حال ورود به عرصه زندگی روزمره جوامع هستند . روزنامه‌های پرتیراژ جهان همچون یومیوری شیمبون ، آساهی شیمبون و ماینیچی شیمبون ژاپن ، روزنامه آلمانی بیلد (Bild) روزنامه چینی کانکائو ژیائوژی و روزنامه های آمریکایی روزنامه یو.اس.ای تودی USA Today ، واشنگتن پست ، نیویورک تایمز ، دیلی هرالد و... تقریبا نیمی از مطالب خود را از منابع اینترنتی و نوشته های وبلاگ نویسان تهیه می کنند. روزنامه گاردین خبر از راه اندازی نخستین روزنامه یی که تمام مطالب آن از وبلاگ نویسان است در لندن داد . انتشار روزنامه جدید Blogpaper که سردبیری ندارد و محتوای آن با رای وبلاگ‌نویسان انتخاب می‌شود. این نشریه به‌طور رایگان در چهار ایستگاه زیرزمینی شهر لندن توزیع می‌ گردد، برای محتوا به وبلاگ‌نویسان پول پرداخت نمی‌کند و بانیان آن قصد دارند بودجه‌اش را از طریق تبلیغات تامین کنند. در وب سایت این نشریه آمده است: هدف ما یکی کردن دو نوع رسانه متفاوت یعنی اینترنت و روزنامه است. بنیان گذاران این روزنامه Anton Waldburg و Karl Jo Seilern می باشند . آنچه باعث جذابیت مطالب وبلاگ نویسان شده است بازی آزاد آنها ب

نام جعلی جاده ابریشم را به کار نبریم !

در خبرها می خوانیم امسال دولت چین برای مدارس این کشور مطالبی در مورد جاده ابریشم ارایه می دهد. این سئوال مهم مطرح می شود که اگر جاده ابریشم واقعا تاریخی بود چرا در کتابهای مدارس و دانشگاهای چین تا به امروز نبود ؟! آیا غیر از این است که چینی ها به ناگهان تصمیم به فرهنگ سازی یک امر غیر واقعی گرفته اند ؟ باید بدانیم که در هیچ کتاب قدیمی تر از 50 سال پیش ایران ، نام جاده ابریشم نیست !!! صدها جلد سفرنامه نوشته شده هیچ یک نامی از جاده ابریشم در خود ندارند حتی سفرنامه مارکوپولو هم که نگاهی ویژه به کشور چین دارد نیز فاقد این نام جعلی است . نکته مهم این داستان در این است که چینی ها خود هم تازه به جاده ابریشم رسیده اند ! طبق نظریه قاره کهن ارد بزرگ فراگیری نام جاده ابریشم ریشه در خوی استعمارگری کشور چین دارد از دیدگاه او این واژه برای جاده ایی که بانی آن ایرانیان باستان بوده اند و چینی ها فرهنگ و خرد خود را مدیون فرهنگ غنی و عظیم ایران هستند تعجب آور است . او می گوید خدمات فرهنگی و علمی ایرانیان به هر دو سوی این راه آنقدر بوده که اگر قرار باشد نامی برآن باشد آن را ایرانیان باید طرح کنند . او مع

چطور روابط مان بخاطر راه دور کم رنگ نشود ؟

درون آدمی همواره دچار افراط و تفریط است وقتی به یکدیگر نزدیکیم برای هم می میریم و وقتی چند ماهی از هم دوریم به یکباره همه چیز را فراموش می کنیم ! وقتی از نامزدتان دور هستید مدام فکر می کنید که چه کار باید انجام داد تا علاقه تا‌ن نسبت به هم ، کمرنگتر نشود . پس به توصیه های ما توجه کنید! شـمـا یا نـامزدتان به دلـیل ادامه تحصیل یا کار در حال اقـامت گـزیــدن در شـهـر دیـگـری هستید و بر سر این مسئله که آیـا بـاید بـه خـاطر ایـن مســئله از هم جدا شوید و یا رابطه ای دورا دور را تجربه کنید بحثی میان شما آغاز شده است. تلاش کنید تا زمانی کـه واقـعا به هــم علاقمند نشده و آماده فداکاری برای یکدیگر نگشته اید، حتی فکر حفظ رابطه راه دور را نیز از سر خطور ندهید. اگر تصور نمیکنید چنین فردی هستید، بهتر از است از همان ابتدا جلوی شکستها و ضربات سنگین عاطفی آینده خود را بگیرید. از طرف دیگر اگر هر دوی شما آماده و مایل به برقراری و تداوم ارتباط از راه دور هستید، حتما این نکات را مطالعه کنید تا در کارتان موفق گردید. * وقت بگذارید البته، نقل مکان دادن به شهری جدید فرد را درگیر ملاقات با اشخاص جدید و انجام کا

ارتباط دختر و پسر

ارتباط دختر و پسر به قصد شناخت یکدیگر و به نیت ازدواج یا ... وعده ازدواج و بهانه شناخت خصوصیات رفتاری از مهمترین عواملی است که ارتباط بین دخترها و پسرها را در جامعه ما توجیه می کند. بخصوص دخترها که معمولاً با وعده ازدواج تن به دوستی می دهند. اما جوان امروز در ارتباط با جنس مخالف خود به دنبال چیست؟ ازدواج، عاطفه، محبت، وقت کشی، عشق یا ...؟ روان شناسان معتقدند، میل و کشش به جنس مخالف از نظر فیزیولوژی یک نیاز طبیعی، فطری و روانی است. آنان می گویند در تمام فرهنگها و کشورها ، پسران و دختران در سن بلوغ اولین نگاه و گرایش را به سوی جنس مخالف ابراز می کنند. اما مرز این کشش در هر فرهنگی تعریف شده است، برای مثال در جوامع غربی و سایر جوامع غیر مسلمان ارتباط میان دو جنس مخالف به خود فرد سپرده شده و هر شکلی از این ارتباط مورد پذیرش جامعه و فرهنگ آن است. اما در کشورهای مسلمان و برخی فرهنگها این ارتباط محدود است و در مواردی به فضای سیاسی و اجتماعی جامعه بستگی دارد اما رابطه دخترها و پسرها در جامعه ی ما چگونه است؟ در گذشته های نه چندان دور ارتباط بین پسرها و دخترها مانند امروز مورد توجه نبود.

پول سرزنش نکنیم

وقتی زندگینامه و تجربه‌های صاحبان اندیشة توانگر را می‌خوانید، می‌بینید که آنها نسبت به پول گرایشی دوستانه دارند. حال آن که گرایش عمومی نیست به پول به گونه‌ای است که انگار پول ایرادی دارد و توانگر بودن کار درستی نیست‌. اگر با دقت به صحبت اطرافیان گوش کنید می‌بینید که بیشتر مردم گرایشی بسیار غلط نسبت به پول داشتن دارند، آن را چیزی بیهوده می‌دانند. از یک طرف می‌گویند پول برایشان اهمیتی ندارد و از طرف دیگر می‌گویند برای پول در آوردن باید از صبح تا شام تلاش کنند و زحمت بکشند. آنها نمی‌دانند که این عدم هماهنگی در اندیشه‌، تلاشهایشان را خنثی و بی‌ثمر می‌کند. چنین تفکر ناهماهنگی دربارة پول‌، آنها را وا می‌دارد که برای هدفهایی متضاد بکوشند در نتیجه ثمره‌اش نیز ناهماهنگ و متضاد خواهد بود. اگر از پول درست استفاده شود عالی و اعجاب‌انگیز است زیرا دارای جوهر الهی است‌. پول نعمت آسمانی است زیرا تجلی برکت خدا در زمین است‌. همة ما به چنین تفکر عمیقی نیاز داریم تا دیگر پول را چیز بدی ندانیم‌. یکی از اصول معنوی و ذهنی توانگر شدن این است که ما به حقیقت نیک خدا پی ببریم و بدانیم که توانگری نعمت خدادادی است

با شایعات و خبرهای نادرست چه کنیم ؟

دفعه بعد که شایعه ای رو شنیدید و یا خواستید شایعه ای را تکرار کنید این فلسفه را در ذهن خود داشته باشید! در یونان باستان سقراط به دلیل خردودرایت فراوانش موردستایش بود. روزی فیلسوف بزرگی که از آشنایان سقراط بود،با هیجان نزد او آمد و گفت: سقراط میدانی راجع به یکی ازشاگردانت چه شنیده ام؟ سقراط پاسخ داد: "لحظه ای صبر کن. قبل از اینکه به من چیزی بگویی از تو میخواهم آزمون کوچکی را که نامش سه پرسش است پاسخ دهی." مردپرسید: سه پرسش؟ سقراط گفت: بله درست است. قبل از اینکه راجع به شاگردم با من صحبت کنی، لحظه ای آنچه را که قصد گفتنش را داری امتحان کنیم. اولین پرسش حقیقت است. کاملا مطمئنی که آنچه را که می خواهی به من بگویی حقیقت دارد؟ مرد جواب داد: "نه، فقط در موردش شنیده ام. "سقراط گفت:" بسیار خوب، پس واقعا نمیدانی که خبر درست است یا نادرست. حالا بیا پرسش دوم را بگویم، "پرسش خوبی" آنچه را که در مورد شاگردم می خواهی به من بگویی خبر خوبی است؟ "مرد پاسخ داد:" نه، برعکس… "سقراط ادامه داد:" پس میخواهی خبری بد درمورد شاگردم که حتی درمورد آن مطمئن هم

طلاق بحرانی جهانی

طلاق یک پدیده و اقدام مذمومی است که زشتی و ذمت این عمل و اقدام بر همه افراد در همه جوامع آشکار است ، اما بروز همین پدیده در کشورهای مختلف و در بین جوامع متفاوت است. طلاق در کشورهای غربی به دلیل آنکه پایه های انسجام و ماندگاری خانواده ها چندان استوار نبوده به سرعت اتفاق می افتد و براساس آمار و اطلاعات مطبوعات غربی بیشتر این جدایی ها ریشه در مسایل اخلاق دارد ، اما زوجین در فاصله ای کوتاه اقدام به ازدواج مجدد می کنند. در کشورهای آسیایی و در حال توسعه طلاق به سرعت اتفاق نمی افتد ، اما با صنعتی شدن جوامع در آسیا و جهان سوم این پدیده در این جوامع نیز رو به رشد است. براساس سنت ها طلاق در کشورهای آسیایی در نوع خود بسیار متفاوت تر از غرب است و در حالی که در کشورهایی مانند ایران که معمولا مردم " خانواده ها " با هم دیالوگ های طولانی در شبانه روز دارند ، رخ می دهد؛ و این وضع می تواند کل یک خانواده را دچار مشکل سازد همانطور که ارد بزرگ می گوید : "گسستن دو همسر می تواند خاندانی را از هم بپاشد". اما این شرایط در کشور ژاپن دقیقا برعکس است زنان و مردان ژاپنی در سکوت و کمترین صحبت

توصیه هایی برای روزهای مسافرت

همه ما برای تجدید قوا و بازگشت انرژی ضعیف شده خویش به خاطر روزمرگی باید عازم سفر شویم. سفر به ما انرژی لازم را می دهد و به قول ارد بزرگ : سفر ، نای روان است برای اندیشه و آرمان بزرگ فردا . پس حالا اگر قصد سفر دارید موارد زیر را حتما در نظر بگیرید : * دوربین عکاسی و تلفن همراه و وسایلی مانند اینها را به کمک بندشان به گردنتان آویزان کنید. * کیف و کوله پشتی و مانند اینها را هرگز از خود دور نکنید. بسیاری از کیف‎زنی‏ها زمانی رخ می دهد که فرد برای خرید لباس و یا کفش، سرگرم امتحان کردن آنهاست. * هرگز چیزی در جیب عقب شلوار خود نگذارید. * به هنگام سفر, پول نقد و کارت اعتباری ـ هر دو را ـ همراه داشته باشید. * برای هزینه هایتان در طول سفر برنامه ریزی کنید. * هزینه هایی مانند رفتن به رستوران و تفریحهای گوناگون را در برنامه ریزی تان در نظر بگیرید. * به خانواده های بچه دار توصیه می شود که به فرزندان خود پولی برای هزینه سفر بدهند تا خودشان برای آن تصمیم بگیرند. * در پیامگیر تلفنی منزلتان برای کسانی که به شما تلفن می کنند, پیام نگذارید که به سفر رفته اید. * با استفاده از یک یا چند «تایمر» می توانید

نگاهی آماری به کارآفرین های زن

وضعیت زنان و دختران کارافرین دانشگاهی در ایران و جهان در تحقیق دیگری، اهداف و انگیزه های خانمها عبارت بود از: شناخت فرصت و به دست آوردن پول و لذت بردن از کار. با توجه به نتایجی که از تحقیق «توسعه کارافرینی زنان و دختران دانشگاهی» به دست آمده است، می توان گفت که زنان کارافرین بیشتر در محدوده سنی ۳۰ تا ۵۰ سال قرار دارند (که بسته به ملیت، این سن متغیر است). در «فلسطین اشغالی»، میانگین سنی خانمها ۵۲ سال است، در حالی که میانگین سنی مورد مشاهده در «اروپا» و «امریکا» ۴۰ سال است و میانگین سنی زنان کارافرین شرکت کننده در تحقیق انجام شده در ایران ۳۴ سال است. متغیر سنی افراد شرکت کننده در این تحقیق ۱۹ تا 54 سال است (که از این میان 76% از آنها متأهل اند). 9/21% آنها قبل از کارافرین شدن دانشجو، 5/31% کارمند تمام وقت در شرکتی دولتی، 8/24% کارمند تمام وقت در شرکتی خصوصی، 1/17% کارمند پاره وقت، 1% بیکار، 6/7% خانه دار، 4/13% کارفرما، بودند. مهمترین انگیزه ها و اهداف زنان کارافرین ایرانی - بترتیب اولویت – عبارت است از: رضایت شخصی ، اثبات شایستگی های خود، کمک به دیگران، داشتن قدرت و موقعیت اجتماعی برتر

چگونه فردی جالب و خوش مشرب باشیم؟

همه می خواهند که از نظر دیگران خوب و باحال باشند، اما اکثرا نمی توانند. این کار هیچ رمز و رازی ندارد. فقط باید بدانید که چطور باشید و چطور رفتار کنید. راه های مختلفی برای رسیدن به این منظور وجود دارد. در اینجا به چند نکته اشاره می کنیم تا بدانید که چطور از نظر دیگران باحال جلوه کنید. این کارها را انجام دهید و بعد خواهید دید که چقدر دوستانتان علاقه مند به رفت و آمد با شما می شوند. نامزدی خوب و خوشگل پیدا کنید یک نامزد خوب همیشه شما را پیش اطرافیان سربلند خواهد کرد و باعث می شود که از نظر دیگران فرد ارزشمندی جلوه کنید. چرا؟ چون یک فرد خوب و زیبا حتماً دوستان زیادی دور و بر خود دارد، شما هم با آنها آشنا خواهید شد. و دوستانتان حتماً بدشان نخواهد آمد که با کسی رفت و آمد کنند که افراد زیادی را می شناسد. زیاد به دوستانتان زنگ نزنید سعی کنید زیاد دنبال دوستانتان نرفته و مدام به آنها تلفن نکنید. حد مشخصی برای این مسئله وجود ندارد، اما دقت کنید همیشه کمتر از مقداری که آنها به شما زنگ می زنند به آنها زنگ بزنید. همیشه با قصد و منظور به دوستانتان تلفن کنید فقط برای حرف زدن به دوستانتان تلفن نکنید

ازدواج یک امر مورد محبت خداست

ممکن است این سؤال پیش بیاید که مگر چه خاصیتی در ازدواج است که با سایر امور متفاوت است ، با اینکه ظاهر امر ازدواج بیانگر این است که باید پول خرج کرد و متحمل هزینه شد ؟ برای پاسخ به این سؤال ابتدا وارد بحثی به عنوان مقدمه جهت پاسخگوئی می شویم . معمولاً کیفیت رفتار ما نسبت به دیگران تابعی از میزان محبت ما نسبت به آنهاست ، به عنوان مثال ، ما وقتی کسی را عمیقاً دوست داشته باشیم ، به او لطف و عنایت بیشتری هم داریم ، دوست داریم او را به منزل خود دعوت کنیم و پذیرایی گرمی از او کنیم ، معمولاً بهترین غذاها و بهترین مکانها را برایش تدارک می بینیم ، حتی سعی در کمکهای مالی یا رفع احتیاجات مختلف او را داریم ، اما وقتی نسبت به کسی محبتی در دل نداشته باشیم مطمئناً هیچ یک از رفتارهای بالا از ما سر نمی زند و رابطه ی ما ممکن است فقط در حد یک سلام و علیک باشد . رفتاری که یک پدر یا مادر با فرزندانش دارد بسیار متفاوت و متمایز است از رفتاری که با بچه های دیگران دارد ، دیده اید که چگونه والدین زحمت ما را کشیده اند ، برای ما تلاش و کوشش کرده اند ، احتیاجات مالی و … ما را رفع کرده اند اما آیا والدین ما نسبت

زن و نگاه جنسیتى به او

زن و نگاه جنسیتى به او ، موضوعى است که امروزه در فرهنگ هاى گوناگون سراسر جهان مى توان ردپایى از آن گرفت؛ از آمریکا گرفته تا همین تهران خودمان. از فرهنگ هایى که خود را به سلطه ی غرب فروخته اند، انتظارى جز این نیست که از سویى ، برخى حقوق مدنى را براى زنان تعریف مى کنند و در جامعه جا مى اندازند که زن و مرد برابر و یکسانند ، اما از سوى دیگر از زنان انتظار دارند که نقش یک کالاى جنسى را بازى کنند. براى اثبات این ادعا کافى است به عرصه هایى که قرار است زنان و مردان نقشى برابر ایفا کنند، توجه کنیم تا در یابیم که حتى در چنین مواردى نیز زن نقشى برتر از یک ویترین جنسى ندارد. در فرهنگ سنتى و حتى مدرن ما نیز کیفیت برداشت عمومى جامعه از زنان، فراتر از این نیست، چه آنگاه که زن قرار است فقط در زوایاى خانه تعریف شود، چه آن زمان که مانند عروسکى در کوچه و خیابان و محل کار به خودنمایى مى پردازد. سیاستمداران و روشنفکران مرد غربی در پى اثبات تساوى حقوق زن و مرد، مبناى اسلام را به سخره مى گیرند، و خود را مدافع زنان معرفی می کنند حال آنکه خود آنها بیشترین ضربه را به جایگاه رفیع زنان وارد می سازند به سخن متفکر

مردان پولدار چاق‌ترند، زنان پولدار لاغرتر

شما وقتی پول کافی داشته باشید بیشتر می‌خورید یا وقتی فقیرتر باشید؟ وقتی درآمدتان کافی باشد، بیشتر ورزش و فعالیت می‌کنید یا وقتی باید برای یک لقمه نان به این در و آن در بزنید؟ تازه‌ترین مطالعات در کانادا، پاسخ‌های جالبی به این پرسش‌ها می‌دهد. در این مطالعه، مشخص شده که در این مورد زنان و مردان باهم فرق دارند. به این ترتیب‌ مردان در محله‌های بادرآمد بالا، اندکی چاق‌تر از مردان محله‌های فقیرترند در حالی که در مورد زنان کاملا برعکس این موضوع صدق می‌کند؛ یعنی زنان هرچه فقیرتر، چاق‌تر. بررسی اطلاعات به دست آمده در این نظرسنجی، نشان می‌دهد که مردان ثروتمند، حدود 5 کیلوگرم چاق‌تر از مردانی هستند که درآمدشان کمتر است اما زنانی که در محله‌های بالانشین زندگی می‌کنند، تفاوت بیشتری با هم‌جنسان خود در محله‌های فقیرتر دارند و تا 10 کیلوگرم چاق‌ترند. توجیه تحلیل‌گران این نتایج این است که مردان پولدارتر، مشاغل کم‌تحرک‌تر دارند و به همین دلیل بیشتر مستعد اضافه‌وزن و چاقی‌اند؛ در حالی که مردان بادرآمد کمتر، اغلب ناچارند برای به دست آوردن درآمد کافی، بیشتر فعالیت کنند و حتی گاهی چند شغل داشته باشند.

چگونه جذاب باشیم ؟

یکی از مهمترین رازهای رسیدن به آن جذابیت است و قبل از هر چیز باید بدانیم که جذابیت چیزی غیر از زیبایی است‌. شخص می‌تواند صورت زیبایی نداشته باشد اما بسیار جذاب باشد و هم چنین می‌تواند بسیار زیبا باشد اما اصلاً جذابیت نداشته باشد. جذابیت و گیرایی یک ویژگی کاملاً اکتسابی است و به راحتی می‌توانیم صاحب آن باشیم‌: ظاهری آراسته داشته باشید. تمیز و مرتب باشید، هماهنگی و پاکیزگی شما، ناخودآگاه شما را جذاب می‌کند. بعضی از افراد براساس تصوری اشتباه برای جذاب شدن به زحمت زیادی می‌افتند و خود را به شکل‌های عجیب و غریبی درست می‌کنند. مهمترین مسئله این است که مرتب و هماهنگ و در عین حال ساده باشید. نامرتب بودن حتی حرفهای قشنگ‌، مثبت و تأثیرگذار شما را ضایع می‌کند. فرزندی که همیشه پدر و مادر خود را آراسته و با ظاهری مرتب می‌بیند، ظاهر آراسته فردِ ناآشنا او را نمی‌فریبد. چون ممکن است جذب ظاهر آراسته کسی شوند که تأثیر منفی او از اثرات مثبتش به مراتب بیشتر باشد. بیشتر سکوت کنید: غالباً افراد به اشتباه برای این که جذاب‌تر شوند، بیشتر شلوغ می‌کنند و به خطا می‌روند. سکوت‌، یک تأثیر ذهنی و روانی بسیار قوی م

با مشکلات به استقبال موفقیت برویم

با مشکلات به استقبال موفقیت برویم زندگی آمیزه ای از وقایع خوشایند و ناخوشایند، خوشی و غم است. در عمق هر رویداد و تجربه ای، خیری نهفته است، حتی در تجاربی که برای ما دردناک هستند. ویلیام بلیک شاعر بزرگ انگلیس گفته است : خوشی و اندوه به هم می تنند و روح خدایی را می بافند. خوشی و غم مانند شب و روز یکدیگر را دنبال می کنند، اما وقتی که رنج می آید دوره سختی ها طولانی به نظر می رسد و یک روز رنج طولانی تر از یک سال است. رنج پاره ای از زندگی است و آموزنده است. اگر رنج نصیبمان نشود، بهترین درس های زندگی را نمی آموزیم. به گفته ارد بزرگ : ارزش سختی های روزگار را باید دانست ، آنها آمده اند تا ما را نیرومندتر سازند . اما افسوس که بسیاری از ما، این حقیقت را تشخیص نمی دهیم و تمام سعی خود را به کار می گیریم تا از تجربه های به ظاهر دردناک اجتناب کنیم. وقتی که مشکلی پیدا می شود سعی می کنیم از آن بگریزیم اما باید دانست که هرگز نمی توان از مشکلات طفره رفت. وقایع ناخوشایند فقط برای مدت کوتاهی عقب می نشینند، اما با ظاهری متفاوت دوباره به ما باز می گردند. با اجتناب از مشکل، در واقع مشکلات بزرگ تری را ب

تنها عشق میماند ….

تنها عشق میماند …. قدرت بزرگی دروجود شماست که قوی‌تر و دربرگیرنده‌تر از هرقدرت دیگری است این قدرت درواقع، نیرویی را در شما برمی‌انگیزد که می‌تواند به عنوان بزرگترین قدرت وجودی شما عمل کند. به گونه‌ای که وقتی آن را بکارمی‌گیرید، همه آشفتگی‌ها و همه منفی‌دیدن‌ها را ازمیان می‌برد. و آنچنان پایدار و تمام‌نشدنی است که هیچ نوع منفی‌گرایی و فرد‌گرایی، قدرت نمود و ظهورنمی‌یابد. به عبارتی، هرموقعیت و اتفاق منفی درزندگی شما، دربرابر این قدرت نامحدود و سرشار از زیبایی، مهرو محبت و انسانیتی بسیارعمیق و غنی، امکان ایستادگی ندارد و به سادگی ازبین می‌رود و کمرنگ می‌شود. نکته اینجاست که خاصیت این نیرو همچون معنا و ذات وجودی‌اش، این است که هرچه بیشتر بکارگرفته می‌شود؛ قدرتمند‌تر و اصیل‌تر می‌شود . این قدرت، همان نیروی عشق است که وقتی فوران می‌کند شکوفه‌های زیبای آن به پهنایی غیرقابل تصور، زمان ومکان را درمی‌نوردد و به زندگی با همه سختی‌ها، مرارت‌ها، نامردمی‌ها، منفعت‌جویی‌ها و خودگرایی‌ها معنا و لطافت انسانی می‌بخشد. به قول ارد بزرگ : عشق چنان شیفتگی در نهان خود دارد که سخت ترین دلها نیز

خوب زندگی کردن هنر است

خوب زندگی کردن هنر است تغییرات عمیق و سریع فرهنگی و اجتماعی زندگی مدرن، بسیاری از شهروندان ایرانی را در رویارویی با مسایل زندگی دچار مشکل کرده است . به طوری که اکثر آن‌ها فاقد توانایی‌ها و مهارت‌های لازم در مواجهه با زندگی جدید بوده و بسیار آسیب‌پذیرند! آمار بالای خودکشی، افسردگی، طلاق، اعتیاد، اختلالات روانی، قتل و ... در کنار مهم‌ترین عوامل مرگ و میر یعنی بیماری‌های قلبی- عروقی، سوانح و حوادث، گویای این امر است که زندگی سالم به «زیستن دشوار» تبدیل شده است. پیچیدگی روابط و مناسبات انسانی، نفوذ و گسترش وسایل ارتباط جمعی، تنوع در مصارف زیستی و فرهنگی به همراه افزایش جمعیت و مطالبات آنان و مهم‌تر از همه تغییرات ایده‌آل‌ها و آرمان‌های بشر امروزی، زیستن را از وضعیت همگون و ساده به وضعیتی ناهمگون و پیچیده تبدیل کرده است. این وضعیت اگر چه از سویی به تحولات پرشتاب و پیچیده ی جامعه ی مدرن ربط دارد ، اما از سویی دیگر و مهم‌تر از آن به ناکارآمدی نهادهای سنتی خانواده، نظام آموزشی و سایر نهادهای فرهنگی‌ ما برمی‌گردد. نظام خانوادگی و آموزشی ما نتوانسته

فوت وفن آرزوها....

آرزو می‌کنیم، آرزوهای کوچک و بزرگ. آرزوهایی که گاه رنگ خیال می‌گیرند. آرزو کردن را از کودکی آموختیم. جلوی در مغازه به پهنای صورت‌مان اشک می‌ریختیم و آرزو می‌کردیم که ای کاش پدر و مادرمان این اسباب بازی را برای‌مان بخرند. وقتی کوچک بودیم بسیار آرزو می‌کردیم و زودتر از آن‌چه فکر کنیم از خیرش می‌گذشتیم و سراغ آرزوی دیگری می‌رفتیم. در کودکی می‌دانستیم که راه دست‌یابی به آرزوهای کوچک‌مان، گریه کردن است حال آن‌که اکنون نمی‌دانیم از کدام راه برویم تا به آرزوهای‌مان برسیم. ************************** در واقع آرزو می‌کنیم اما زمانی که بر آورده نمی‌شود ایراد را در آرزوهای خود نمی‌یابیم و شدیدا" مأیوس می‌شویم. غافل از این امر که آرزو کردن فوت و فن خاص خودش را دارد و مانند هرچه در این جهان هست، حساب و کتاب دارد. به قول ارد بزرگ هر آرزویی بدون پژوهش و تلاش به سرانجام نخواهد رسید. اما یک سؤال پیش می‌آید و آن این است که این آرزو کردن چیست که آدم‌های روزگار بر سر آن سر و دست می‌شکنند؟ راستی شما چطور آرزو می‌کنید؟ آیا در راه رسیدن و نرسیدن، دلواپس آرزوهای‌تان می‌شوید؟ یا این‌که به‌خود می‌گویید،

ادب در دیدگاه بزرگان

کشتن گنجشکها کرکس ها را ادب نمی کند . آبراهام لینکلن ادب و محبت خرجی ندارد ولی همه چیز را خریداری میکند. متاجیو بخش بزرگی از ادب آدمی برآیند ریشه نژادی و خانوادگی است . ارد بزرگ ادب سودمند اینست که پند گیری از دیگری نه آن که دیگری از تو پند گیرد. انوشیروان تمدن، تنها زاییده اقتصاد برتر نیست، در هنر و ادب و اخلاق هم باید متمدن بود و برتری داشت. لویی پاستور منبع : http://bufsystem.persianblog.ir/post/13