اشتباه را تصحيح نکردن خود اشتباه ديگريست. کنفوسیوس
چرا عده ایی اصرار بر آن دارند که راه اشتباه را ادامه دهند؟
و عده ایی براحتی مسیر اشتباهی را که رفته اند را رها نموده به سوی درستی و نیک رفتاری باز می گردند .
انسان موجود بسیار پیچیده ایی است .
بزرگترین مشکل آن است که عده ایی رشد و ترقی خویش را در به زحمت انداختن دیگران می بینند.
کسی را می شناختم که خود مدعی بود میداند انسان حقه باز و دغل کاریست ! اما در عین حال می گفت زندگی یعنی همین !
و کسی دیگر که می گفت یاد گرفته ام مانند سگ رفتار کنم دوست دارم همه از من فرار کنند . و اگر فرار نکنند پاچه آنان را خواهم گرفت !
براستی مگر نیکی و مصلحت جویی و ملاطفت چه بدی دارد که عده ایی باز هم مسیر بد را طی می کنند .
اشتباه اشتباست !!!
نباید گذاشت ادامه یابد.
کسی را می شناختم که با اندک کاری که از طرف دیگران بر خلاف میلش انجام می شد شروع می کرد به سر و صدا و گاها بد و بیراه گفتن . تا اینکه یکبار به خاطر همین کارش چند نفر ریختن بر سرش و حسابی ادبش کردند .
همو الان چنان آرام و محجوب است که همه دوستش دارند !
چرا در زمانی که می توانست خود را براحتی و بدون آنکه کتک بخورد اصلاح نکرد ؟!
باید یاد گرفت مسیر درست را در زندگی دنبال کرد و اشتباهات و لغزش ها را کم کرد ، بقول ارد بزرگ : زندگی میدان ادامه راه اشتباه نیست هر گاه پی به ناراستی راه خود بردیم باید به ریشه و بن پاکی خویش باز گردیم ، نه آنکه با اشتباهی دیگر آن را ادامه دهیم که برآيند آن ، از دست دادن همه عمر است .
نظرات
ارسال یک نظر