آنكه مي تواند ، انجام مي دهد،آنكه نمي تواند انتقاد مي كند.. جرج برنارد شاو
وقتی این جمله را می خوانم ناخودآگاه به یاد صدها هزار منتقد سینما و یا فوتبال ! می افتم که همگی ده ها ساعت حرف برای انتقاد و نقد در آستین دارند.
اما خود آنها قالبا افرادی منزوی و غیر فعال هستند .
گویا ساخته شده اند که فقط انتقاد کنند .
و انتقادات آنها همیشه وجود دارد مگر برای اندک زمانی که ستاره ایی بدرخشد و اثری و یا بازی جاودانه ایی عرضه گردد .
برنارد شاو ماهیت واقعی منتقدین را افشا می کند و شخصا فکر می کنم اگر اهل عمل وقت خود را جهت پاسخ گویی به هجویات بگذارند دیگر توانی برای رشد و توسعه نخواهند یافت .
کسی که ابزار را شناخت و در امری حرفه ای شد را دیگر نمی توان با او همچون یک کارآموز برخورد کرد .
منتقدین عموما حرفه ایی ها را هم کارآموز می بینند .. و سعی می کنند با ژستی عوام فریبانه با کوچک کردن آدمهای قوی خود را بزرگ جلوه دهند .
این حس را نمی توانم پنهان سازم که همیشه از منتقدین مدعی بیزار بوده و هستم.
بگذار بگوید فلانی ترسو بود و نگذاشت نقدش کنیم .
بله ترسویم و با اراجیف وقتم را تلف نمی کنم . احساس می کنم آدمهای نقاد انسانهایی کینه ایی هستند آنها با کینه ورزی خوراک برای مخاطب خویش فراهم می آورند نگاه مثبت و خیر اندیش کهنسالان آنقدر اندک و محدود است که در دریای انتقادات واهی گم می شود و گرنه بقول ارد بزرگ : نقد و ارزیابی بی کینه ، پاداشی است که ارزش آن را باید دانست .
نمایی دیگر از وین
نظرات
ارسال یک نظر